کار گروه : اسم. (ا.و.) یک گروه شامل یک عده بیسواد و بیخاصیت که دارای قدرت مخ زنی عجیبی هستند و توانستهاند مقامات را برای مطالعه روی یک موضوع مهم یا مثلا مهم توجیه کنند. پس مقدار زیادی بودجه گرفته و مصرف نموده و صرف تحقیقات بسیار مهم و اصولی خود میکنند!
نتیجش : یه عده حرف چرند و بدرد نخور (کاش فقط بدرد نخور بودن یعنی حداقل آثار تخریبی کمی داشتند) که پر از ایراد و اشتباهات علمی و غیر علمیه و با ۵ دقیقه فکر کردن میشه فهمید که نتایج۶ ماه تحقیق آقایون دقیقا چیزی هست که نباید بهش یک لحظه فکر کرد! خلاصه این نتایجی که با کلی زحمت به دست اومده قراره مبنای تصمیم حکومت باشد. یعنی گند رو میکشن به مملکت.
۱۳۸۷ اسفند ۲۷, سهشنبه
۱۳۸۷ اسفند ۲۶, دوشنبه
مشکل
من یه درد سر دارم .
وقتی من یه حرفی میخوام بزنم هر چه قدر بار مثبت هم توش باشه، با یه لحنی و تو یک شرایطی میگم که به نظر یک جملهی پر از نیش و کنایه میاد. به عنوان مثال :
امروز توی مدرسه یه دانشآموز اومد و از من میخ خواست. کارشو دوتا میخ راه میانداخت. من گشتم گشتم تا یه دونه میخ پیدا کردم اما دومیای پیدا نشد. بهش گفتم سوزن ته گرد هم هست. راضی شد و گفت یه سوزن بر میدارم منم در یک شرایط سخت ظرف رو بردم طرفش (منظور از شرایط سخت اینه که کلم توی کمد بود) اونم برداشت. میخواست یکی برداره اما دوتا به هم چسبیده بودن و در حین اینکه سوزن رو به طرف خودش میبرد همون سوزنی که چسبیده بود افتاد روی زمین. من در حین اینکه رفتم دنبال سوزنی که روی زمین افتاده بود گفتم : بیشتر بردار! (منظورم این بود که یه دونه سوزن ته گرد کار یه میخ رو نمیکنه چند تا بردار). بیچاره فکر کرد منظور من اینه که چرا دوتا برداشتی :(
وقتی من یه حرفی میخوام بزنم هر چه قدر بار مثبت هم توش باشه، با یه لحنی و تو یک شرایطی میگم که به نظر یک جملهی پر از نیش و کنایه میاد. به عنوان مثال :
امروز توی مدرسه یه دانشآموز اومد و از من میخ خواست. کارشو دوتا میخ راه میانداخت. من گشتم گشتم تا یه دونه میخ پیدا کردم اما دومیای پیدا نشد. بهش گفتم سوزن ته گرد هم هست. راضی شد و گفت یه سوزن بر میدارم منم در یک شرایط سخت ظرف رو بردم طرفش (منظور از شرایط سخت اینه که کلم توی کمد بود) اونم برداشت. میخواست یکی برداره اما دوتا به هم چسبیده بودن و در حین اینکه سوزن رو به طرف خودش میبرد همون سوزنی که چسبیده بود افتاد روی زمین. من در حین اینکه رفتم دنبال سوزنی که روی زمین افتاده بود گفتم : بیشتر بردار! (منظورم این بود که یه دونه سوزن ته گرد کار یه میخ رو نمیکنه چند تا بردار). بیچاره فکر کرد منظور من اینه که چرا دوتا برداشتی :(
۱۳۸۷ اسفند ۲۵, یکشنبه
شعر
من کلا شعر نمیفهمم ولی این سادست و با حال!
در جوانی به خویش میگفتمشیر شیر است اگر چه پیر بود
چون شدم پیر نیک دانستم
پیر پیر است اگر چه شیر بود
۱۳۸۷ اسفند ۲۱, چهارشنبه
دو کبوتر
توی بزرگراه صدر از پل عابر پیاده بالا میری و فکرت مشغوله. بعد که پلهها تموم میشه. ته راه رو میبینی دوتا کبوتر عاشق مشغولند و کلههاشون توهمه!
برم، از همونجا که اومدم برگدم پایین؟ به رو خودم بیارم، نیارم، نهی از منکر چی ؟؟؟
برم، از همونجا که اومدم برگدم پایین؟ به رو خودم بیارم، نیارم، نهی از منکر چی ؟؟؟
تفاوت عمده
یه فرق اساسی بین دانشمندا و آخوندا هست. اونم اینه :
منبر آخوندا همینطور که زمان میگذره شلوغ تر میشه.
اما جلسهی سمینار دانشمندا به طرز عجیبی همیشه رو به خلوت تر شدنه.
منبر آخوندا همینطور که زمان میگذره شلوغ تر میشه.
اما جلسهی سمینار دانشمندا به طرز عجیبی همیشه رو به خلوت تر شدنه.
۱۳۸۷ اسفند ۱۹, دوشنبه
۱۳۸۷ اسفند ۱۴, چهارشنبه
اشتراک در:
پستها (Atom)